-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گهی که باغ ز فصل بهار یاد دهد بود که شاخ امل میوهٔ مراد دهد
2 اگر ز پردهٔ گِل گُل جمال ننماید ز لطف چهرهٔ نو رفتگان که یاد دهد
3 مگر که چارهٔ کارم همو کند ورنه ز جور او به که نالم مرا که داد دهد
4 به آب باده نشان آتش ستم ز آن پیش که خاکِ هستیِ ما را فلک به باد دهد
5 امید قرب خیالی به سعی ممکن نیست مگر ز عین عنایت خدا گشاد دهد