-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیه سوز چشم من سرشمع ایوان تو باد جان من پروانهٔ شمع شبستان تو باد
2 هر پریشانی که آید روز و شب در کار من از سر زلف دلاویز پریشان تو باد
3 مرغ دل کو طائر بستانسرای عشق شد همدم بلبل نوایان گلستان تو باد
4 جان سرمستت که گشت از صافی وصلت خراب بی نصیب از دردی دلگیر هجران تو باد
5 سرمهٔ چشم جهان بین من خاکی نهاد از غبار رهنورد باد جولان تو باد
6 تا بود گوی کواکب در خم چوگان چرخ گوی دلها در خم زلف چو چوگان تو باد
7 ای رخ بستان فروزت لاله برگ باغ حسن عندلیب باغ جان مرغ خوش الحان تو باد
8 آنکه همچون لاله از مهرش دل پرخون بسوخت سایه پرورد سهی سرو خرامان تو باد
9 هرکه چون خواجو صف آرای سپاه بیخودیست چشم خون افشان او سقای میدان تو باد