آن دم که دل ربودی در قصد از اهلی شیرازی غزل 1298

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

آن دم که دل ربودی در قصد دین نبودی

1 آن دم که دل ربودی در قصد دین نبودی کافر دل اینزمانی، هرگز چنین نبودی

2 حسنت قیامتی شد از خط اگرچه دایم خوش بوده یی ولیکن خوشتر ازین نبودی

3 گفتم فزود حسنت، نی عشق من فزون شد ورنی تو سرو نازی کی نازنین نبودی

4 امروزت از چه نرگس مخمور خوابناکست گر زانکه با حریفان شب همنشین نبودی

5 از چشم زخم طالع رفت آن غزالم از کف ای بخت بد تو ما را کی در کمین نبودی

6 دی بر زمین خرامش دیدم چو سرو نازی ایدیده حیف کانجا خاک زمین نبودی

7 مفروش لاف مستی اهلی که تا تو هستی از خرمن نکویان جز خوشه چین نبودی

عکس نوشته
کامنت
comment