-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خورشید را ز مشک زره پوش کردهاند وانگه بهانه زلف و بنا گوش کردهاند
2 از پردلی دو هندوی کافر نژادشان با آفتاب دست در آغوش کردهاند
3 در تاب رفتهاند و برآشفته کز چه روی تشبیه ما بسنبل مه پوش کردهاند
4 کردند ترک صحبت عهد قدیم را معلوم میشود که فراموش کردهاند
5 هر شب مغنیان ضمیرم ز سوز عشق برقول بلبلان سحر گوش کردهاند
6 منعم مکن ز باده که ارباب عقل را از جام عشق واله و مدهوش کردهاند
7 خواجو بنوش دردی عشقش که عاشقان خون خوردهاند و نیش جفا نوش کردهاند