- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قوت بار عشق تو مرکب جان نمیکشد روشنی جمال تو هر دو جهان نمیکشد
2 بار تو چون کشد دلم گرچه چو تیر راست شد زانکه کمان چون تویی بازوی جان نمیکشد
3 کون و مکان چه میکند عاشق تو که در رهت نعرهٔ عاشقان تو کون و مکان نمیکشد
4 نام تو و نشان تو چون به زبان برآورم زانکه نشان و نام تو نام و نشان نمیکشد
5 راه تو چون به سرکشم زانکه ز دوری رهت راه تو از روندگان کس به کران نمیکشد
6 در ره تو به قرنها چرخ دوید و دم نزد تا ره تو به سر نشد خود به میان نمیکشد
7 گشت فرید در رهت سوخته همچو پشهای زانکه ز نور شمع تو ره به عیان نمیکشد