فصل بهار و خلق بعشرت نشسته از اهلی شیرازی غزل 466

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

فصل بهار و خلق بعشرت نشسته اند

1 فصل بهار و خلق بعشرت نشسته اند مارا چو لاله ساغر عشرت شکسته اند

2 بیرون خرم ام ای گل خندان که در چمن آیین نوبهار بیاد تو بسته اند

3 از خاک کشتگان غمت لاله می دمد یعنی هنوز ز آتش داغت نرسته اند

4 بیچاره عاشقان که ز دست تو روی زرد همچون گل دو رنگ بخوناب شسته اند

5 اهلی که مرغ هر چمنی بود شد کنون ز آنها که پا شکسته بکنجی نشسته اند

عکس نوشته
کامنت
comment