صدای سوز دل شهریار از شهریار گزیدهٔ غزلیات 14

صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب

1 صدای سوز دل شهریار و ساز حبیب چه دولتی است به زندانیان خاک نصیب

2 به هم رسیده در این خاکدان ترانه و شعر چو در ولایت غربت دو همزبان غریب

3 روان دهد به سر انگشت دلنواز به ساز که نبض مرده جهد چون مسیح بود طبیب

4 صفای باغچه قلهک است و از توچال نسیم همره بوی قرنفل آید و طیب

5 به گرد آیه توحید گل صحیفه باغ ز سبزه چون خط زنگار شاهدان تذهیب

6 دو شاهدند بهشتی بسوی ما نگران به لعل و گونه گلگون بهشت لاله و سیب

7 چو دو فرشته الهام شعر و موسیقی روان ما شود از هر نگاهشان تهذیب

8 مگر فروشده از بارگاه یزدانند که بزم ما مرسادش ز اهرمن آسیب

9 صفای مجلس انس است شهریارا باش که تا حبیب به ما ننگرد به چشم رقیب

عکس نوشته
کامنت
comment