1 پسر آن ملکی تو که به مردی بگشاد زعدن تا خزران و زخزران تا ککری
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 ای دل من ترا بشارت داد که ترا من بدوست خواهم داد
2 تو بدو شادمانه ای بجهان شاد باد آنکه توبدویی شاد
1 بخندد همی باغ چون روی دلبر ببوید همی خاک چون مشک اذفر
2 بسبزه درون لاله نو شکفته عقیقست گویی به پیروزه اندر
1 ای فعل تو ستوده و گفتارهات راست دایم ترا بفضل و بآزادگی هواست
2 از کوشش تو شاه، بهر جای هیبتست وز بخشش تو میر بهر خانه یی نواست
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **