دامن خرگه برافکن ای از خواجوی کرمانی غزل 517

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر

1 دامن خرگه برافکن ای بت کشمیر سرو قباپوش و آفتاب جهانگیر

2 چهرهٔ خوب تو رشک لعبت نوشاد نرگس مستت بلای جادوی کشمیر

3 نقش جمالت نگارخانهٔ مانی خط سیاه تو روزنامهٔ تقدیر

4 ترک پری روی من ندانمت امروز خاطر صحراست یا عزیمت نخجیر

5 خط کله برشکن گلاله برافشان بند قبا برگشای و جام طرب گیر

6 از در خویشم مران که از خم گیسو حلق دلم بسته‌ئی بحلقهٔ زنجیر

7 درد و غمم چون ز پا فکند چه درمان کار دلم چون ز دست رفت چه تدبیر

8 کشتن عشاق را چه حاجت شمشیر قصهٔ مشتاق را چه حاجت تقریر

9 فصل بهاران نه ممکنست خموشی بلبل شب خیز را ز نالهٔ شبگیر

10 هر که فرو خواند عشق نامهٔ خواجو کرد پر از خون دیده طی طوامیر

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر