دوش آمد زلف تاب داده از عطار نیشابوری غزل 716

عطار نیشابوری

آثار عطار نیشابوری

عطار نیشابوری

دوش آمد زلف تاب داده

1 دوش آمد زلف تاب داده جان را ز دو لب شراب داده

2 صد تشنهٔ آتشین جگر را از چشمهٔ خضر آب داده

3 زان روی که ماه سایهٔ اوست صد نور به آفتاب داده

4 هر که از لب او سؤال کرده صد دشنامش جواب داده

5 زان باده که جان خراب او بود جامی به دل خراب داده

6 چون مست شده دل از شرابش او را ز جگر کباب داده

7 عطار در آتش فراقش تن در غم و اضطراب داده

عکس نوشته
کامنت
comment