سری به سینه خود تا از شهریار گزیدهٔ غزلیات 30

سری به سینه خود تا صفا توانی یافت

1 سری به سینه خود تا صفا توانی یافت خلاف خواهش خود تا خدا توانی یافت

2 در حقایق و گنجینه ادب قفل است کلید فتح به کنج فنا توانی یافت

3 به هوش باش که با عقل و حکمت محدود کمال مطلق گیتی کجا توانی یافت

4 جمال معرفت از خواب جهل بیداریست بجوی جوهر خود تا جلا توانی یافت

5 تحولی است که از رنجها پدید آید نه قصه ای که به چون و چرا توانی یافت

6 تو حلقه بردر راز قضا ندانی زد مگر که ره به حریم رضا توانی یافت

7 ز قعر چاه توان دید در ستاره و ماه گر این فنا بپذیری بقا توانی یافت

8 کمال ذوق و هنر شهریار در معنی است تو پیش و پس کن لفظی کجا توانی یافت

عکس نوشته
کامنت
comment