1 ساقی قدحی که کار دنیا همه هیچ این گفت و شنید و جنگ و غوغا همه هیچ
2 طوفان فنا چو بشکند کشتی عمر عالم همه هیچ و حاصل ما همه هیچ
1 لوح خاک ما به خون نقش از دل صد چاک ماست عاشقان را تخته تعلیم لوح خاک ماست
2 خرمن آسودگان هرگز جوی از غم نسوخت برق محنت در پی مشتی خس و خاشاک ماست
1 اگرچه از رخ خود چشم بسته یی ما را نهان ز چشمی و در دل نشسته یی ما را
2 ز جعد زلف تو هر موی ماست زنجیری چرا درین همه زنجیر بسته یی ما را