آن سرو خرامنده که جستم، از امیرخسرو دهلوی غزل 503

امیرخسرو دهلوی

آثار امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

آن سرو خرامنده که جستم، به بر آمد

1 آن سرو خرامنده که جستم، به بر آمد وان بخت که پیش آمده بد، بیش تر آمد

2 شادی همه غم بود ز بر نامدن کار آن غم همه شادی شد و آن کار برآمد

3 بر لاله گلبرگ دماغم رسد امروز کز زلف توام بوی نسیم سحر آمد

4 آیینه جان روی نما می کشمت پیش کایینه رخسار توام در نظر آمد

5 شیرینی لعلت نرود از بن دندان کز لعل توام در بن دندان شکر آمد

6 در مردم من مردمک دیده نگنجد اکنون که مرا روی تو در چشم تر آمد

7 در پای تو خسرو چه کند، گر نکند جان اکنون که مرا روی تو در چشم تر آمد

عکس نوشته
کامنت
comment