- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خیز که پیر مغان میکده را درگشاد نوبت مستی رسید باده بده برگشاد
2 دولت جم بایدت سر مکش از خطّ جام چون خم تجرید را ساقی جان سرگشاد
3 گر درِ طاعت ببست یار به رویم چه باک چون ز ره مرحمت صد درِ دیگر گشاد
4 در طرف نیستی تا نشدم گم نیافت بستگی کارم از پیر قلندر گشاد
5 چشم خیالی ز اشک مخزن یاقوت شد تا به تبسّم لبت حقّهٔ گوهر گشاد