خیز که پیر مغان میکده از خیالی بخارایی غزل 166

خیالی بخارایی

آثار خیالی بخارایی

خیالی بخارایی

خیز که پیر مغان میکده را درگشاد

1 خیز که پیر مغان میکده را درگشاد نوبت مستی رسید باده بده برگشاد

2 دولت جم بایدت سر مکش از خطّ جام چون خم تجرید را ساقی جان سرگشاد

3 گر درِ طاعت ببست یار به رویم چه باک چون ز ره مرحمت صد درِ دیگر گشاد

4 در طرف نیستی تا نشدم گم نیافت بستگی کارم از پیر قلندر گشاد

5 چشم خیالی ز اشک مخزن یاقوت شد تا به تبسّم لبت حقّهٔ گوهر گشاد

عکس نوشته
کامنت
comment