- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ظهور سلطنت عشق او است در دو سرا در آن سرا قدمی نه در آن سرا به سرآ
2 چو او است در دو سرا غیر او نمی بینم منم که از دل و جان عاشقم به هر دو سرا
3 جمال او است که در دو آینه نماید روی نظر به دیدهٔ ما کن ببین به شاه و گدا
4 مدام همدم جام شراب خوش باشد بیا و همدم ما شو دمی به ذوق بیا
5 دلم به گوشهٔ میخانه می کشد هر دم چنانکه خاطر زاهد به جنت المأوا
6 به سوی ما نظری کن به چشم ما بنگر که عین ما است کز او آبرو دهد ما را
7 به نور دیدهٔ سید کسی که او را دید به هر چه می نگرد نور او بود پیدا