جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

بازآمدی از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2953

غزل 2953 ام از 6329 غزلیات

بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری

1 بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری داوود روزگاری با نغمه زبوری

2 یا مصر پرنباتی یا یوسف حیاتی یعقوب را نپرسی چونی از این صبوری

3 بازآمد آن قیامت با فتنه و ملامت گفتم که آفتابی یا نور نور نوری

4 ای آسمان برین دم گردان و بی‌قراری وی خاک هم در این غم خاموش و در حضوری

5 ای دلبر پریرین وی فتنه تو شیرین دل نام تو نگوید از غایت غیوری

6 خورشید چون برآید خود را چرا نماید با آفتاب رویت از جاهلی و کوری

7 بازآمد آن سلیمان بر تخت پادشاهی جان را نثار او کن آخر نه کم ز موری

8 در پرده چون نشستی رسوا چرا نگشتی این نیست از ستیری این نیست از ستوری

9 تره فروش کویش این عقل را نگیرد تو بر سرش نهادی بنگر چه دور دوری

10 بازآمده‌ست بازی صیاد هر نیازی ای بوم اگر نه شومی از وی چرا نفوری

11 بازآمد آن تجلی از بارگاه اعلا ای روح نعره می زن موسی و کوه طوری

12 بازآمدی به خانه‌ای قبله زمانه والله صلاح دینی پیوسته در ظهوری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری

شاعر شعر بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری چه کسی است ؟

شاعر شعر بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری چیست ؟

قالب شعر بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری غزل است

مضمون اصلی شعر بازآمدی که ما را درهم زنی به شوری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر