جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

دل از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2847

غزل 2847 ام از 6329 غزلیات

دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری

1 دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری سوی مستقر اصلی ز چه رو سفر نداری

2 به دم خوش سحرگه همه خلق زنده گردد تو چگونه دلستانی که دم سحر نداری

3 تو چگونه گلستانی که گلی ز تو نروید تو چگونه باغ و راغی که یکی شجر نداری

4 تو دلا چنان شدستی ز خرابی و ز مستی سخن پدر نگویی هوس پسر نداری

5 به مثال آفتابی نروی مگر که تنها به مثال ماه شب رو حشم و حشر نداری

6 تو در این سرا چو مرغی چو هوات آرزو شد بپری ز راه روزن هله گیر در نداری

7 و اگر گرفته جانی که نه روزن است و نی در چو عرق ز تن برون رو که جز این گذر نداری

8 تو چو جعد موی داری چه غم ار کله بیفتد تو چو کوه پای داری چه غم ار کمر نداری

9 چو فرشتگان گردون به تو تشنه‌اند و عاشق رسدت ز نازنینی که سر بشر نداری

10 نظرت ز چیست روشن اگر آن نظر ندیدی رخ تو ز چیست تابان اگر آن گهر نداری

11 تو بگو مر آن ترش را ترشی ببر از این جا ور از آن شراب خوردی ز چه رو بطر نداری

12 وگر از درونه مستی و به قاصدی ترش رو بدر اندر آب و آتش که دگر خطر نداری

13 بدهد خدا به دریا خبری که رام او شو بنهد خبر در آتش که در او اثر نداری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری

شاعر شعر دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری چه کسی است ؟

شاعر شعر دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری چیست ؟

قالب شعر دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری غزل است

مضمون اصلی شعر دل بی‌قرار را گو که چو مستقر نداری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر