جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

آن از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 639

غزل 639 ام از 6329 غزلیات

آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد

1 آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد امسال در این خرقه زنگار برآمد

2 آن ترک که آن سال به یغماش بدیدی آنست که امسال عرب وار برآمد

3 آن یار همانست اگر جامه دگر شد آن جامه به در کرد و دگربار برآمد

4 آن باده همانست اگر شیشه بدل شد بنگر که چه خوش بر سر خمار برآمد

5 ای قوم گمان برده که آن مشعله‌ها مرد آن مشعله زین روزن اسرار برآمد

6 این نیست تناسخ سخن وحدت محضست کز جوشش آن قلزم زخار برآمد

7 یک قطره از آن بحر جدا شد که جدا نیست کآدم ز تک صلصل فخار برآمد

8 رومی پنهان گشت چو دوران حبش دید امروز در این لشکر جرار برآمد

9 گر شمس فروشد به غروب او نه فنا شد از برج دگر آن مه انوار برآمد

10 گفتار رها کن بنگر آینه عین کان شبهه و اشکال ز گفتار برآمد

11 شمس الحق تبریز رسیدست مگویید کز چرخ صفا آن مه اسرار برآمد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد

شاعر شعر آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد چه کسی است ؟

شاعر شعر آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد چیست ؟

قالب شعر آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد غزل است

مضمون اصلی شعر آن سرخ قبایی که چو مه پار برآمد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر