- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کمال صنع الهی در آن جمال بود که حسن و خال و خطش جمله بر کمال بود
2 کرا مجال چو پروانه وصل آن شمع است وگر مجال بود بودنش محال بود
3 به تیره بخت اجل گر چو برق برگذری سعادت ابدش رهنمای حال بود
4 بیک نظر که کند آفتاب محو شود غبار ظلمت اگر صدهزار سال بود
5 چو چنگ رشته جانم ز گوشمال گسست نوازشی بنما چند گوشمال بود
6 خیال لعل تو جان را بشهد جان پرورد حرام بادش اگر بی تو می حلال بود
7 بپوش شمع رخ ای نور دیده از اهلی که نور دیده او شمع این جمال بود