قوم از جلال الدین محمد مولوی مثنوی معنوی 133

جلال الدین محمد مولوی

آثار جلال الدین محمد مولوی

جلال الدین محمد مولوی

قوم گفتند ای نصوحان بس بود

1 قوم گفتند ای نصوحان بس بود اینچ گفتید ار درین ده کس بود

2 قفل بر دلهای ما بنهاد حق کس نداند برد بر خالق سبق

3 نقش ما این کرد آن تصویرگر این نخواهد شد بگفت و گو دگر

4 سنگ را صد سال گویی لعل شو کهنه را صد سال گویی باش نو

5 خاک را گویی صفات آب گیر آب را گویی عسل شو یا که شیر

6 خالق افلاک او و افلاکیان خالق آب و تراب و خاکیان

7 آسمان را داد دوران و صفا آب و گل را تیره رویی و نما

8 کی تواند آسمان دردی گزید کی تواند آب و گل صفوت خرید

9 قسمتی کردست هر یک را رهی کی کهی گردد بجهدی چون کهی

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر