- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مردمی نرگس او می داند جادویی غمزه او می خواند
2 زلف او پهلوی خال لب او گویی از شهد مگس می راند
3 کار عاشق که چو ما باریک است همه زان زلف همی پیچاند
4 شیوه غمزه تو بدخویی ست همه آفاق نکو می داند
5 گر دلم بستد، و گر باز دهد صد دیگر ز کسان بستاند
6 خسرو از بهر دو بوسه پیشت نیست زر، لیک سری افشاند