جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

خلق از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 816

غزل 816 ام از 6329 غزلیات

خلق می‌جنبند مانا روز شد

1 خلق می‌جنبند مانا روز شد روز را جان بخش جانا روز شد

2 چند شب گشتیم ما و چند روز در غم و شادی تو تا روز شد

3 در جهان بس شهرها کان جا شبست اندر این ساعت که این جا روز شد

4 در شب غفلت جهانی خفته‌اند ز آفتاب عشق ما را روز شد

5 هر که عاشق نیست او را روز نیست هر که را عشقست و سودا روز شد

6 صبح را در کنج این خانه مجوی رو به بالا کن به بالا روز شد

7 بر تو گر خارست بر ما گل شکفت بر تو گر شامست بر ما روز شد

8 گر تو از طفلی ز روز آگه نه‌ای خیز با ما جان بابا روز شد

9 روز را منکر مشو لا لا مگو چند لا لا جان لالا روز شد

10 آفتاب آمد که انشق القمر بشنو این فرمان اعلا روز شد

11 پاسبانا بس دگر چوبک مزن پاسبان و حارس ما روز شد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر خلق می‌جنبند مانا روز شد

شاعر شعر خلق می‌جنبند مانا روز شد چه کسی است ؟

شاعر شعر خلق می‌جنبند مانا روز شد جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر خلق می‌جنبند مانا روز شد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر خلق می‌جنبند مانا روز شد چیست ؟

قالب شعر خلق می‌جنبند مانا روز شد غزل است

مضمون اصلی شعر خلق می‌جنبند مانا روز شد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر