- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 اوراق روز و شب همه طی شد به صد شتاب حرفی نخواهد چشم شعورت ازین کتاب
2 برعارضت نه موی سفید است هر طرف سیلاب عمر کف بلب آورده از شتاب
3 از دست رفت عمر و، نشد فکر توشه یی دردا که بار خویش نبستی به این طناب
4 دیگر درین مقام، مجال درنگ نیست کز پشت حلقه عمر تو شد پای در رکاب
5 زان گشته پای سست، که در خانه جهان چندان نشسته ایم که رفته است پا به خواب
6 نزدیک گشته است ترا روز مرگ از آن جسم ترا ز رعشه پیری است اضطراب
7 دور شباب رفت و، نسودی رخی به خاک واعظ نماز کن که فرو رفت آفتاب