نخل شمع، از چشم گریان سربلندی از واعظ قزوینی غزل 552

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

نخل شمع، از چشم گریان سربلندی یافته،

1 نخل شمع، از چشم گریان سربلندی یافته، شاخ گل صد جا شکست از هرزه خندی یافته!

2 گر شرف خواهی، بکن با زیردستان مرحمت مهر با مه کرده تا گرمی، بلندی یافته

3 اهل بینش دیده اند از چشم بیمار بتان کآنچه هر کس یافته، از دردمندی یافته

4 تا نشد آیینه خاکستر نشین، رویی ندید کرده هرکس خاکساری، ارجمندی یافته

5 رتبه میخواهی، پناه خلق باش از هر جهت خاک از دیواری مردم، بلندی یافته

6 اهل خیر ایمن نیند از سنگ جور حاسدان مومیایی صد شکست از سودمندی یافته

7 راستی کن تا به دلها جا کنی، کز راستی پندهای تلخ واعظ، دلپسندی یافته

عکس نوشته
کامنت
comment