نخل امیدت به بار آه سحر از واعظ قزوینی غزل 263

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

نخل امیدت به بار آه سحر می‌آورد

1 نخل امیدت به بار آه سحر می‌آورد کشت طاعت را به حاصل چشم تر می‌آورد

2 آنچه برد از کیسه سائل خوب‌تر می‌آورد ابر آب از بحر می‌گیرد گهر می‌آورد

3 کام شیرین خواهی، آبی بر لب خشکی بزن می‌برد گر نیشکر آبی شکر می‌آورد

4 جمع شد چون مال، گردد مایه طول أمل آری آب ایستاده، رشته برمی‌آورد

5 از تعلق بس که مشکل می‌دهد جان وقت مرگ خواجه پنداری که زر از کیسه برمی‌آورد

6 آنکه می‌آرد به تاج پادشاهی سر فرو چون میان اهل همت سر بر در می‌آورد

7 می‌توان با نرمی از سختان زبان‌ها واکشید سبزه‌ها باران نرم از سنگ بر می‌آورد

8 روشناسی از سیه‌بختان طلب کن، چشم من سرمه، با آن تیرگی، نور نظر می‌آورد

9 خشک و تر را بس که واعظ رحم می‌آید به من خامه حرفم بر زبان با چشم تر می‌آورد

عکس نوشته
کامنت
comment