دگر از ایرانشان ابن ابی الخیر کوش‌نامه 364

ایرانشان ابن ابی الخیر

آثار ایرانشان ابن ابی الخیر

ایرانشان ابن ابی الخیر

دگر شارسْتانی ست از سیم ناب

1 دگر شارسْتانی ست از سیم ناب به شکل عقابی سر اندر سحاب

2 که اندازه زآن بر نشاید گرفت طلسمی بزرگ است و جایی شگفت

3 یکی نغز سیمرغ پرداخته ز سیم سپید از برش ساخته

4 ز هر روی ده روزه ریگ روان رسیدن بدان شارْسْتان کی توان

5 ارم خوانده یزدان و کس آن ندید که مانند آن هیچ راه نافرید

6 میان من و اندلس جای اوست نه دشمن همی بیند آن را نه دوست

7 درختش همه زرّ و یاقوت بار همه برگ او زُمْرُد آبدار

8 زمینش همه خشت زرّین و سیم شکوفه ز مرجان و درّ یتیم

9 می و شیر در جوی با انگبین که سازد چنین، جز جهان آفرین

10 یکی شهر نزدیک دریای ژرف نهادی تو بازارگاه شگرف

11 ز خمدان به فرسنگها هشتصد برآید همی تا کس آن جا رسد

12 برآرنده ماروق کرده ست نام در او مردمانی همه شادکام

13 همه پوشش بانها استخوان ز پهلوی ماهی گرفتند خوان

14 هرآن شاه کآهنگ شهر آورد ز بیداد و تاراج بهر آورد

15 نماند همی زنده سالی فزون چنین ساخته مردم پُر فسون

عکس نوشته
کامنت
comment