- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هنوز آن که نشینیم با تو در سینه ست هنوز در دل من آن هوای دیرینه ست
2 هنوز مستم ازان می که روزیم دادی هنوز در دل من آن خمار دیرینه ست
3 میی که پیش تو با خون دل بیفزودم بدیدم آن می و آن خون هنوز در سینه ست
4 گذشت آن مه و این لحظه بیش می گویی تصوری ست که در خواب یا در آیینه ست
5 نگر که چند شده ست تا بنات نعش شده ست ز بهر چرخ که با او همیشه در کینه ست
6 کسی که حاصل فردا شناخت بر امروز نسبت دل که اگر بست کودک دینه ست
7 چو حال اینست بده ساقی آن سفال شراب که نرخ آن به ترک هزار گنجینه ست
8 می مغانه به رسم قلندر آر و ببین که ماه روزه و وقت نماز آدینه ست
9 حذر ز پنبه بی پشم امردان، خسرو که پنبه گشته از او صد هزار پشمینه ست