امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی

امیرخسرو دهلوی
امیرخسرو دهلوی

آن که دل برد و ز غمزه از امیرخسرو دهلوی غزل 688

غزل 688 ام از 2198 غزلیات

آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد

1 آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد عشق جانم می شکافد، در میانش می نهد

2 باد کز کویش وزد، مشتاق را بندد همی هم به زنجیری که بر اشک روانش می نهد

3 می نهم بر آستانش چشم و می میرم ز شرم دیده کاین داغ سیه بر آستانش می نهد

4 درد مشتاق، ای به خواب ناز، کی دانی تو شرح؟ داند آن کو گوش بر آه و فغانش می نهد

5 حرف ناخن پیش سینه قصه دل می نوشت زانکه چشمش مهر حسرت بر دهانش می نهد

6 کشته تو کعبتین آساست، بس کز نقش حال نقطه نقطه داغها بر استخوانش می نهد

7 جان خسرو، عشق اگر چه مردن و جان دادن است زنده دل را پرس کو بهتر ز جانش می نهد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد

شاعر شعر آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد چه کسی است ؟

شاعر شعر آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد امیرخسرو دهلوی می باشد.

شعر آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد چیست ؟

قالب شعر آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد غزل است

مضمون اصلی شعر آن که دل برد و ز غمزه چون سنانش می نهد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر