شبی که بی تو برین پیر خسته از اهلی شیرازی غزل 264

اهلی شیرازی

آثار اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

شبی که بی تو برین پیر خسته حال گذشت

1 شبی که بی تو برین پیر خسته حال گذشت شبی گذشت که گویی هزار سال گذشت

2 مگر بیایی و عمری نوم دهی از وصل که عمر من همه دور از تو در ملال گذشت

3 خبر نداشتم از بیخودی که چون رفتی تو خود بگوی که بر جان من چه حال گذشت

4 نصیحتم مکن ای همنفس که تشنه لبم نمی توانم از آن چشمه زلال گذشت

5 ز بخت خفته چه در خواب غفلتی اهلی که روز هجر رسید و شب وصال گذشت

عکس نوشته
کامنت
comment