- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شب همچو شمع آتش آهم زبانه زد تیر مراد در دل شب بر نشانه زد
2 با آفتاب خویش شود همنفس چو صبح در عاشقانه زد
3 شکر لبان نهند بر این آستانه روی خوش وقت آنکه بوسه برین آستانه زد
4 جان در بهای صول چه باشد بهانه ایست عاشق در وصال ترا زین بهانه زد
5 خواهد دمید صبح وصال از شب فراق ساقی بیا که زهره سحر این ترانه زد
6 از بسکه سوختی دل اهلی ز داغ هجر آتش چو لاله از دل چاکش زبانه زد
7 گر دلت نافه صفت عشق نسوزد اهلی طیب انفاس تو آفاق منور نکند