-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 شبی که دررسد از عشق پیک بیداری بگیرد از سر عشاق خواب بیزاری
2 ستاره سجده کند ماه و زهره حال آرد رها کن خرد و عقل سیر و رهواری
3 زهی شبی که چنان نجم در طلوع آید به روز روشن بدهد صفات ستاری
4 ز ابتدای جهان تا به انتهای جهان کسی ندید چنین بیهشی و هشیاری
5 تو خواه برجه و خواهی فروجه این نبود کی زهره دارد با آفتاب سیاری
6 طمع مدار که امشب بر تو آید خواب که برنشست به سیران خدیو بیداری