- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خرقه رهن خانهٔ خمار دارد پیر ما ای همه رندان مرید پیر ساغر گیر ما
2 گر شدیم از باده بدنام جهان تدبیر چیست همچنین رفتست در عهد ازل تقدیر ما
3 سرو را باشد سماع از نالهٔ دلسوز مرغ مرغ را باشد صداع از نالهٔ شبگیر ما
4 داوری پیش که شاید برد اگر بی موجبی خون درویشان بی طاقت بریزد میر ما
5 هم مگر لطف تو گردد عذر خواه بندگان ورنه معلومست کز حد میرود تقصیر ما
6 صید آن آهوی روبه باز صیاد توئیم ما شکار افتاده و شیر فلک نخجیر ما
7 تا دل دیوانه در زنجیر زلفت بستهایم ای بسا عاقل که شد دیوانهٔ زنجیر ما
8 از خدنگ آه عالم سوز ما غافل مشو کز کمان نرم زخمش سخت باشد تیر ما
9 ره مده در خانقه خواجو کسی را کاین نفس با جوانان عشرتی دارد بخلوت پیر ما