- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 سپاه صبح زد از ماه خیمه تا ماهی ستاره کوکبه آفتاب خرگاهی
2 به لاجورد افق ته کشیده برکه شب مه و ستاره تپیدن گرفته چون ماهی
3 صلای رحلت شب داد و طلعت خورشید خروس دهکده از صیحه سحرگاهی
4 به جستجوی تو ای صبح در شبان سیاه بسا که قافله آه کردهام راهی
5 نمانده چشمه آب بقا به ظلمت دهر به جز چراغ جمال بقیت اللهی
6 برآی از افق ای مشعل هدایت شرق برآر گله این گمرهان ز گمراهی
7 ز سایهای که به خاک افکنی خوشم چه کنم همای عرش کجا و کبوتر چاهی
8 بشارتی به خدا خواندن و خدا دیدن که این بشر همه خودبینی است و خودخواهی
9 به گوش آنکه صدای خدا نمیشنود حدیث عشق من افسانهای بود واهی
10 تو کوه و کاه چه دانی که شهریارا چیست به کوه محنت من بین و چهره کاهی