- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آبادتر آن سینه که از عشق خراب است آزادی آن دل که در آن زلف تاب است
2 کو غمزده ای تا کند از ناله من رقص کاین نامه من زمزمه چنگ و رباب است
3 جستم به سؤال آب حیاتی ز لب دوست او بر شکنان گشت ز من کاین چه جواب است
4 ای آنکه به فردوس نبینی به لطافت من دانم و کز تو بر این دل چه عذاب است
5 در پیش دل خویش هر افسانه که گفتم گفتنی که فسونی ز پی بستن خواب است
6 وان سبلت زاهد که به تسبیح بریدی زانست که امروز مگس ران شراب است
7 گر لعن تو احیا کندم، دیر شد این دیر ز آمد شد سلطان خیال تو خراب است
8 ده پاره مکن از پی نقل غم خود را کاخر دل مسکین من است، این نه کباب است
9 خسرو که غریق است به تسلیم که ما را کشتی نه و مقصود بر آن جانب آب است