-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 پیغام بلبلان بگلستان که میبرد و احوال درد من سوی درمان که میبرد
2 یعقوب را ز مصر که میآورد پیام یا زو خبر به یوسف کنعان که میبرد
3 ما را خیال دوست بفریاد میرسد ورنی شب فراق بپایان که میبرد
4 مشتاق کعبه گر نکشد رنج بادیه چندین جفای خار مغیلان که میبرد
5 گه گاه اگر نه بنده نوازی کند نسیم از ما خبر بملک خراسان که میبرد
6 از بلبلان بیدل شوریده آگهی جز باد صبحدم بگلستان که میبرد
7 گفتم مکن که باز نمایم بطعنه گفت یرغونگر بحضرت قا آن که میبرد
8 در خورد خدمتش چو ندارم بضاعتی جان ضعیف هست بجانان که میبرد
9 خواجو اگر چه بیش نخیزد ز دست تو پای ملخ بنزد سلیمان که میبرد