-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 مرد خدا که پیشت، پامال چون حصیر است ز استادگی است خنجر، ز افتادگی حریر است
2 ناز و نعیم فردوس، هستند تشنه او آن بینوا که دائم، از نان خشک سیر است
3 شاهان ز تیغ آهش، بیچاره اند و عاجز آنکس که در نظرها بیچاره فقیر است
4 از علم بی عمل کس، فیضی چنان نیابد علمی که بی عمل شد، روغن گرفته شیر است