1 مرد را نهمار خشم آمد ازین غاو شنگی به کف آوردش، گزین
1 زش ازو پاسخ دهم اندر نهان زش به بیداری میان مردمان
1 اگر امیر جهاندار داد من ندهد چهار ساله نوید مرا که هست خرام
2 همه نیوشهٔ خواجه به نیکویی و به صلح همه نیوشهٔ نادان به جنگ و کار نغام
1 کسی را که باشد به دل مهر حیدر شود سرخ رو در دو گیتی به آور
2 ایا سروبن، در تک و پوی آنم که: فرغند آسا بپیچم به توبر
1 هرکه نامخت ازگذشت روزگار نیز ناموزد ز هیچ آموزگار