واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

واعظ قزوینی
واعظ قزوینی

بگذشت زندگی همه در انتظار از واعظ قزوینی غزل 457

غزل 457 ام از 1154 غزلیات

بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ

🌙 حالت شب
شماره بیت
اندازه متن
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5
  • 6
  • 7
  • 8
  • 9

1 بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ اما چه زندگی؟ که نیامد بکار مرگ!

2 عینک بدیده نیست مرا، نور چشم من چشمم چهار شد بره انتظار مرگ!

3 بر خاست گرد پیریم از شاهراه عمر معلوم شد که میرسد اینک سوار مرگ!

4 از بهر دورباش حواسم ز راه او گردیده پیریم ز عصا چوبدار مرگ

5 با هر دو پا بدام فتادم، چو قد خمید پشت دو تاست، خم کمند شکار مرگ

6 بردیم مرده مرده بسر بسکه زندگی امروز نیستیم غریب دیار مرگ

7 زین پیش جنس مرگ چنین رایگان نبود برداشت دوریت ز میان اعتبار مرگ

8 آسوده ز اضطراب معیشت نمی شود با خویشتن کسی ندهد تا قرار مرگ

9 واعظ، مرا نه پشت خم از ضعف پیری است قد کرده ام دوتا، که روم زیر بار مرگ

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ

شاعر شعر بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ چه کسی است ؟

شاعر شعر بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ واعظ قزوینی می باشد.

شعر بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 11 سروده شده است.

قالب شعر بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ چیست ؟

قالب شعر بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ غزل است

مضمون اصلی شعر بگذشت زندگی همه در انتظار مرگ چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, مرگ, می‌نوشی است.
واعظ قزوینی

بگذشت زندگی همه در انتظار از واعظ قزوینی غزل 457

غزل 457 ام از 1154 غزلیات
بنر