اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

رخت که پیر و جوان را بیک از اهلی شیرازی غزل 606

غزل 606 ام از 2632 غزلیات

رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد

1 رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد چه آتش است ندانم که خشک و تر سوزد

2 حدیث ناله من کآتشی جگر سوزست ترا بگوش نگیرد مرا جگر سوزد

3 بوصل اگر قدری مرهم دلم کردی بداغ هجر تو جانم صد آنقدر سوزد

4 دلا چو سوختی از غم دگر چه می ترسی ز هستی تو چه باقی است تا دگر نسوزد

5 دوای داغ دلم صبر شد چه چاره کنم که مرهم دلم از داغ بیشتر سوزد

6 ببال خود که تواند پرید؟ سوی تو شمع که اول آتش شوق تو بال و پر سوزد

7 سخن درست بگویم، ستم بود اهلی که طوطیی چو من از حسرت شکر سوزد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد

شاعر شعر رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد چه کسی است ؟

شاعر شعر رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد اهلی شیرازی می باشد.

شعر رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد چیست ؟

قالب شعر رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد غزل است

مضمون اصلی شعر رخت که پیر و جوان را بیک نظر سوزد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
ویدیویی