کردگار از کرم عیانم از شاه نعمت‌الله ولی غزل 647

شاه نعمت‌الله ولی

آثار شاه نعمت‌الله ولی

شاه نعمت‌الله ولی

کردگار از کرم عیانم کرد

1 کردگار از کرم عیانم کرد واقف از حال این و آنم کرد

2 من چو بی نام و بی نشان بودم بی نشانی مرا نشانم کرد

3 به تجلی ظاهر و باطن گاه پیدا و گه نهانم کرد

4 در دل آمد به جای جان بنشست رحمتی خوش به جای جانم کرد

5 می خمخانه را به من بخشید ساقی مست عاشقانم کرد

6 تا شوم رهبر همه رندان رهنمودم به رهروانم کرد

7 شرح علم بدیع او خواندم این معانی از آن بیانم کرد

8 چون ز هستی خود فنا گشتم باقی ملک جاودانم کرد

9 نعمت الله به من عطا فرمود رازق زرق بندگانم کرد

عکس نوشته
کامنت
comment