اهلی شیرازی

اهلی شیرازی

اهلی شیرازی
اهلی شیرازی

شوخی که خون من چو می ناب از اهلی شیرازی غزل 498

غزل 498 ام از 2632 غزلیات

شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد

1 شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد شاخ گلی است کز دل من آب می‌خورد

2 هرگه فکند بر گل رخ زلف تابدار ما را چو شمع رشته جان تاب می‌خورد

3 دل با خراش ناوک او خوش بود مرا عود آن زمان خوش است که مضراب می‌خورد

4 باور مکن که گوشه‌نشین گشت چشم او مست است و می به گوشه محراب می‌خورد

5 دل صید زخم دار وز دست و زبان خلق هرجا که رفت ناوک پرتاب می‌خورد

6 بهر خدا مگوی به دشمن حدیث تلخ کاین نیش زهر بر دل احباب می‌خورد

7 اهلی ز اضطراب تو دانی که آگه است صیدی که تشنه خنجر قصاب می‌خورد

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد

شاعر شعر شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد چه کسی است ؟

شاعر شعر شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد اهلی شیرازی می باشد.

شعر شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد چیست ؟

قالب شعر شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد غزل است

مضمون اصلی شعر شوخی که خون من چو می ناب می‌خورد چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر باحال, شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, می‌نوشی است.
ویدیویی