-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چشم مجنون هرچه بیند صورت لیلی بود خوش بود صورت پرستی گر بدین معنی بود
2 من ز آب و رنگ حسن ساقی خود یافتم آنچه فیض آب خضر و آتش موسی بود
3 گو بمیر افسرده دل کاین نکته با من شمع گفت هر که از داغی نسوزد مردنش اولی بود
4 زان خوشم با کنج غم کز رشک غیر آسوده ام دوزخی کاسوده باشم جنت اعلی بود
5 هر که با مشکین غزالان همچو مجنون خو گرفت میرمد ز آنجا که بوی مردم دنیی بود
6 چاک دل نتواندم بی غمزه یی زلف تو دوخت رشته مریم اگر با سوزن عیسی بود
7 در دو عالم گر نباشد مایه شادی غمت خاطر اهلی ملول از دنیی و عقبی بود