- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 قد طوبی و لب کوثر و خود حور بهشت است یارب ملک است آدمی این چه بهشت است
2 جز برق محبت نبود آتش موسی گر از سر طورست و گر از کنج کنشت است
3 آن لعل روان بخش بود یا خط نوخیز یا چشمه آبی که روان از لب کشت است
4 پیش رخ خوبش که ملک را نمکی نیست از حسن پری هیچ مگویید که زشت است
5 خشت سرخم بس بودم بالش راحت بالین چکنم من که سرم لایق خشت است
6 این نیز هم از طینت پاک است که اهلی آمیخته با مهر تو ای حور سرشت است
7 طوطی که شکر خنده او دید چو اهلی سرمست چنان شد که شکر از دهن انداخت