اهل دل پیش تو مردن ز خدا از خواجوی کرمانی غزل 402

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

اهل دل پیش تو مردن ز خدا می‌خواهند

1 اهل دل پیش تو مردن ز خدا می‌خواهند کشتهٔ تیغ تو گشتن بدعا می‌خواهند

2 مرض شوق تو بر بوی شفا می‌طلبند درد عشق تو بامید دوا می‌خواهند

3 طلب هر کسی از وصل تو چیزی دگرست بجز ارباب نظر کز تو ترا می‌خواهند

4 ما چنین سوخته از تشنگی و لاله رخان آب سر چشمهٔ مقصود ز ما می‌خواهند

5 روی ننموده ز ما نقد روان می‌جویند ملک در بیع نیاورده بها می‌خواهند

6 بسرا مطرب عشاق که مستان از ما دمبدم زمزمهٔ پرده‌سرا می‌خواهند

7 آن جماعت که من از ورطه امانشان دادم این دمم غرقهٔ طوفان بلا می‌خواهند

8 من وفا می‌کنم و نیستم آگه که مرا از چه رو کشته شمشیر جفا می‌خواهند

9 پادشاهان جهان هیچ شنیدی خواجو که چرا درد دل ریش گدا می‌خواهند

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر