- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل به سودای تو جان در بازد جان برای تو جهان در بازد
2 دل چو عشق تو درآید به میان هرچه دارد به میان در بازد
3 ور بگوید که که را دارد دوست سر به دعوی زبان در بازد
4 هر که در کوی تو آید به قمار دل برافشاند و جان در بازد
5 هر که یک جرعه می عشق تو خورد جان و دل نعرهزنان در بازد
6 جملهٔ نیک و بد از سر بنهد همهٔ نام و نشان در بازد
7 هیچ چیزش به نگیرد دامن گر همه سود و زیان در بازد
8 جان عطار درین وادی عشق هر چه کون است و مکان در بازد