- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دل ز انعامت، مها، با التفاتی قانع است دیده در ماهی اگر بیند، رخت خوش طالع است
2 گر برفت از شوق رویت دل ز دستم، باک نیست دل برفت و جان برفت و عقل و دین خوش قانع است
3 نقطه خالش به رخ منشور حسن است و نشانست ملک لطف دلبری را روی خوبش جامع است
4 جنت و دوزخ بهشت و مردگی عین حیات بی تو جنت دوزخ است و زندگانی ضایع است
5 چون بنفشه خم گرفته قامتم در هجر تو همچو نرگس چشم من باز است و اشکش دامع است
6 کاکل مشکین پریشان بر رخ چون مه فگن تا بپندارند کابری بر رخ مه واقع است
7 همچو ابر بی حیا سرگشته و برگشته باد هر که خسرو را ز ماه روی خوبت مانع است