روزی نوشین روان بباغ سرای اندر حجام را بخواند تا موی بردارد، چون حجام دست بر سر وی نهاد گفت ای خدایگان دختر خویش بزنی بمن ده تا من دل (تو) از جهت قیصر فارغ گردانم، نوشین روان با خود گفت این مردک چه میگوید، ازان سخن گفتن وی عجب داشت ولیکن از بیم آن استره که حجام بدست داشت هیچ نیارست گفتن، جواب داد چنین کنم تا موی نخست برداری، چون موی برداشت و برفت بزرجمهر را بخواند و حال با وی بگفت، بزرجمهر بفرمود تا حجام را بیاوردند، وی را گفت تو بوقت موی برداشتن با خدایگان چه گفتی، گفت هیچ نگفتم، فرمود تا آن موضع را که حجام پای بروی داشت بکندند، چندان مال یافتند که آن را اندازه نبود، گفت ای خدایگان آن سخن که حجام گفت نه وی گفت چه این مال گفت، برانچه دست بر سر خدایگان داشت و پای بر سر این گنج، و بتازی این مثل را گویند من یری الکنز تحت قدمیه یسال الحاجه فوق قدره، ,
شاعر شعر ای دل غم این جهان فرسوده مخور چه کسی است ؟
شاعر شعر ای دل غم این جهان فرسوده مخور خیام نیشابوری می باشد.
شعر ای دل غم این جهان فرسوده مخور در چه دورهای سروده شده است؟
این شعر در قرن 5 سروده شده است.
قالب شعر ای دل غم این جهان فرسوده مخور چیست ؟
قالب شعر ای دل غم این جهان فرسوده مخور رباعی است
سبک شعر ای دل غم این جهان فرسوده مخور چیست ؟
سبک شعر ای دل غم این جهان فرسوده مخور سبک خراسانی است
مضمون اصلی شعر ای دل غم این جهان فرسوده مخور چیست؟
این شعر در دستهبندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین است.