1 دل دوش هزار چاره سازی میکرد با وعده دوست عشقبازی میکرد
2 تا بر کف پای تو تواند مالید دل را همه شب دیده نمازی میکرد
اولین نفری باشید که نظر میدهید ✨
1 برخیز و برافروز هلا قبله زردشت بنشین و برافکن شکم قاقم بر پشت
2 بس کس گرویدند بزردشت، کنون باز ناکام کند روی سوی قبله زردشت
1 چون شاه بگیرد بکف اندر شمشیر از بیم بیفکند ز کفها شم شیر
2 یارب که بمردی و تهور مثلش در معرکه با تیغ گزارد شم شیر
1 حلقوم جوالقی چو ساق موزه است و آن معده کافرش چو خم غوزه است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به
دیدگاهها **