دل گل زنده گردد از دم از خواجوی کرمانی غزل 628

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

خواجوی کرمانی

دل گل زنده گردد از دم خم

1 دل گل زنده گردد از دم خم گل دل تازه گردد از نم خم

2 روح پاکست چشم عیسی جام خون لعلست اشک مریم خم

3 تا شوی محرم حریم حرم غوطه‌ئی خور به آب زمزم خم

4 در شبستان می پرستان کش شاهد جام را ز طارم خم

5 خیز تا صبحدم فرو شوئیم گل روی قدح بشبنم خم

6 شاهدان خمیده گیسو را زلف پرخم کشیم در خم خم

7 داد عیش از ربیع بستانیم بطلوع مه محرم خم

8 جان خواجو اگر بوقت صبوح همچو ساغر برآید از غم خم

9 می خامش بخاک بر ریزید تا دگر زنده گردد از دم خم

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر