زآن چشم، دل به یک دو نظر از واعظ قزوینی غزل 324

واعظ قزوینی

آثار واعظ قزوینی

واعظ قزوینی

زآن چشم، دل به یک دو نظر صلح میکند

1 زآن چشم، دل به یک دو نظر صلح میکند زآن لب، به یک دو قطعه شکر صلح میکند

2 هر کس که دیده رنگ ترا وقت جنگ جو صلح ترا به جنگ دگر صلح میکند؟!

3 از بس به زیر تیغ تغافل نشسته است از نامه تو دل به خبر صلح میکند

4 باشد چو عضو عضو ترا شیوه یی جدا چشم تو جنگ و، طرز نظر صلح میکند

5 جمعیتی است چشم من و آن جمال را با ناله ظاهرا که اثر صلح میکند

6 در فکر تازه کاری قهر است لطف او با ما برای جنگ دگر صلح میکند

7 از جرم من گذشته و، تیغ تغافلش از خون من، به خون جگر صلح میکند

8 با ما ز بسکه از ته دل نیست جنگ او دل را گمان شود که، مگر صلح میکند!

9 بادا حرام راحت بالین، بر آن سری کز ترک سر، ببالش زر صلح میکند

10 گو سرنه و ببند کمر جنگ را، کسی کز خود سری به تاج و کمر صلح میکند!

11 نشماریش ز اهل نظر واعظ آنکه او از اشک خود بدر و گهر صلح میکند!

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر